دو روایت وجود دارد؛
روایت اول: این روایت غالب و مسلط است، ساختار مشخص دارد، انعطافناپذیر است، تزیینشده است و در یک کلام مناسب خورد و خوراک روزمره جامعه است.
روایت دوم: این روایت ساده و سرراست است؛ بدون برنامه روی میدهد؛ در حرکت و پیوسته است؛ معقول و قابلپذیرش است. در بین این روایتها من/ما در چرخش ایم، از یک سو به سوی دیگر تاب میخوریم؛ هیچ نقطه آغاز و پایانی وجود ندارد؛ پذیرش هر یک، ما را از نو میسازد؛
ما را ،
درون ما را ،
و برون ما را.